- انا ده
از توابع دهستان ناتل رستاق نور
معنی انا ده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تفسیر و شرح کتاب اوستا یا کتاب زند، برای مثال چه مایه زاهد و پرهیزکار و صومعگی / که نسک خوان شده از عشقش و ایارده گوی (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۲۲)
ریزریزشده، زخم خورده، آزرده، زخمی، برای مثال زمین خسته از خون انجیدگان / هوا بسته از آه رنجیدگان (نظامی۵ - ۷۹۷)
(اَ دَ/ دِ)
لغت نامه دهخدا
ریزریز کرده شده. (برهان قاطع). خرد کرده شده. ریزریز شده. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). ریزه ریزه شده. (فرهنگ فارسی معین) :
کاسۀ سر بازرگان بگماز شراب است
گوشت تن مجتازان انجیده کباب است.
منوچهری.
کاسۀ سر بازرگان بگماز شراب است
گوشت تن مجتازان انجیده کباب است.
منوچهری.
به معنی تنگنا، شهر سبطیساکار بود که بعضی، موقع آنرا در قسمت شمالی آن ملک و بعضی در نزد مسکره و سایرین در نزد ناعوره که در طرف شرقی کوه حرمون صغیر واقع است دانسته اند. (از قاموس کتاب مقدس)
(اَمْ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
انباشته شده. گردآمده. رجوع به انبودن شود، چیدن. قطف. حصاد. (یادداشت مؤلف) :
نیک افکن تخم تات نیکی روید
تخم بد افکن همیشه خار انبوید.
؟ (از ترجمان البلاغۀ رادویانی از یادداشت مؤلف).
، پراکنده کردن. (ناظم الاطباء)
نیک افکن تخم تات نیکی روید
تخم بد افکن همیشه خار انبوید.
؟ (از ترجمان البلاغۀ رادویانی از یادداشت مؤلف).
، پراکنده کردن. (ناظم الاطباء)
(اَمْ دِ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش نور شهرستان آمل با190 تن سکنه. آب آن از زهاب رود محلی و محصول آن برنج و لبنیات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
(اَمْ دَ / دِ)
لغت نامه دهخدا
انباشته. پرکرده. (از برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج). پر. مملو. (از شعوری ج 1 ورق 129 الف).
(اَنْ نا دِهْ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از بخش نور شهرستان آمل با 195 تن سکنه. آب آن از وازرود و محصول آن برنج وغلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). در سفرنامۀ مازندران و استرآباد رابینو (متن انگلیسی ص 110 وترجمه فارسی ص 149) در ضمن دیه های نور تعداد شده، (اصطلاح سیاسی) آنکه طرفدار اغتشاش و بی نظمی کشور است. (فرهنگ فارسی معین)
خانه نیستی: خانه ما کم از فنا کده نیست چشم عنقا چراغ خلوت ماست، دنیای فانی جهان
روستایی از دهستان ناتل رستاق نور